شایستهشایسته، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

شایسته گیسو طلا

تاب بازی

روزای تابستون نسبتا بلندومن وتو حوصلمون تو خونه سر میشه تو خیلی شیطون شدی و یکسره تو خونه شلوغ بازی درمیاری و همین که حوصلت سر می شه نق نق میکنی و در و نشون میدی و میگی دد.الهی که من فدای اون دد گفتنت بشم مامان جون. عصرا بیشتر اوقات میبرمت تو پارک روبرو خونه و تو تاب بازی میکنی اینجام که سوار تاب شدی دفعه اولته یکم ترسیدی الهی فدات شم اینجا هنوز ده ماهته گلم اما ماشاا... هزارماشاا... بیشتر از سنت میفهمی ودختر باهوشی هستی درست مثل مامانت   ...
15 مهر 1393

یازده ماهگی شایسته

قربون اون خنده هات     تازه از حموم اومده بودی که بابا سهراب ازت عکس گرفت اینقد شیطون شدی که حتی نمیزاری لباس تنت کنم اینجام که با علی اومدیم پارک جلو خونه تا بازی کنی اما تو زیاد سرسره دوست نداری بیشتر تاب بازی رو دوست داری.اما عاشق اینی که ازت عکس بگیرم و تو فیگوربگیری.       ...
15 مهر 1393

ده ماهگی شایسته

قبلا که گفته بودم تو عاشق این توپک هستی چندروزی بود که افتاده بود زیراینه شمعدون ومن اصلا یادم نبود بردارم تا خود شیطونت دیدیشو رفتی یواشکی برداشتی الهی که من قربون اون خنده هات شم جگیلی مامان.   اینجام که تولد علی "پسرخاله مهری جون" و مامان جونت که من باشم این کیک خوشکل و درست کردم . تو هم بزرگ شی بهت یاد میدم چطوری کیک درست کنی گلم.ازت یه خانوم تمام عیار و هنرمند مثل خودم:ـ} میسازم. الهی من فدای شکل ماهت بشم توکل عکسایی که تا حالا ازت گرفتم این از همشون قشنگتر شده و هر کی دیده کلی قربون صدقت شده. اخخخخخخخخخ بخورمت ورووجک مننننن     ...
15 مهر 1393

نه ماهگی شایسته

اینجابغل بهنام نشستی و کلی میخندی عشقم اینجام بغل کاوه پسرخاله فاطمه جونی اینجام شکلات خوردی لباساتوکثیف کردی حالام اب میخوری تو کلا عاشق شکلات کاکائویی   ...
15 مهر 1393

8ماهگی شایسته

شیطون مامان ببین چه قشنگ نشستی رو مبل   الهی فدای تو   تو این همه اسباب بازی تو عاشقتوپکتی فدای اون فیگورات   اینجا تازه ازخواب بیدار شدی عشقم       ...
11 مهر 1393

7ماهگی شایسته

فدای اون چشات خمیازه رو ببینین اینجا تو پارک ملت بودیم عشقم منتظره مایده خاله فهیمه قربونت بشم که همه رنگا بهت میاد عشقمی وروجک   ...
11 مهر 1393

6ماهگی شایسته

الهی من فدات شم نانازی مامان که اینقدر با دقت tv نگاه میکنی اینجا تو حرم بودیم واسه عقد خاله وجهیه گل قشنگم باباسهراب عاشقته   اینجام که پارک روبرو خونه ست با عمه هانی اومدیم گردش   ...
11 مهر 1393

اولین ها

اولین دندان شایسته جون : 93/3/10 روز شنبه ازپایین سمت چپ دومین دندان : 93/3/25روز یکشنبه از پایین سمت راست بعد دو تا دندونای فک بالابعد نیش بالا بعد پایین و در پایان 10ماهگی 8تا دندون4تابالا4تا پایین 8ماهگی : سینه خیز 9ماهگی: نشستن بدون کمک . دست زدن. دعواکردن . لج کردن. 10ماهگی: چهاردست و پا. قهرکردن. لب برچین کردن.ادای بابا هادیو در اوردن 11ماهگی: لالایی میخونی.تاب تاب میخونی حرفاهایی که شایسته جونم می تونست بگه: دایی.دد.بابا.ماما.م م.ددیی .تاب تا     ...
11 مهر 1393